بيشتر افرادي كه داراي اختلال دوقطبي تشخيص داده ميشوند، داراي تعداد دوره، به متوسط ۰٫۴ تا ۰٫۷ در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سريع به افرادي اطلاق ميشود كه بيشتر از سه دوره در سال را تجربه ميكنند. بخش قابل توجهي از بيماران دوقطبي شامل اين عنوان ميشوند. در برخي منابع عناوين تناوب بسيار سريع و تناوب به شدت سريع يا تناوب بسيار بسيار سريع تعريف شدهاند. يك تعريف از تناوب بسيار بسيار سريع، تغيير خلق در طول بازه ۲۴ تا ۴۸ ساعت است.
دورههاي نيمه-شيدايي همراه با دورههايي از افسردگي كه به اندازه افسردگي اساسي نباشند.
عدم وجود دوره شيدايي، وجود يك يا چند دوره نيمهشيدايي و يك يا چند دوره افسردگي اساسي.
وجود يك يا چند دوره شيدايي. وجود دوره افسردگي يا نيمهشيدايي براي تشخيص الزامي نيست اما گاهي اوقات اتفاق ميافتد.
معمولاً اختلال دوقطبي به زيردستههاي زير طبقهبندي ميشود:
خلق تركيبي (يا Mixed State) وضعيتي است كه در آن هر دو علائم شيدايي و افسردگي به طور همزمان بروز ميكنند (مثلاً تحريكپذيري، اضطراب، خستگي، احساس گناه، پرخاشگري، تفكرات خودكشي، ترس، شك يا پارانويا، صحبت بيوقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گريه در وضعيت شيدايي يا تفكرات سريع در وضعيت افسردگي است. حالتهاي تركيبي معمولاً خطرناكترين دوره در بيماريهاي خلقي هستند زيرا رفتارهايي مانند سوء مصرف مواد، بيماري پانيك و اقدام به خودكشي تا حد زيادي افزايش پيدا ميكنند.
دوره نيمه-شيدايي همان دوره شيدايي با شدت كمتر است كه در آن علائم جنون و خودبزرگبيني وجود ندارد. بسياري از بيماران در دوره نيمه-شيدايي فعالتر از حالت عادي هستند، در حالي كه بيماران در دوره شيدايي به دليل كاهش تمركز در فعاليتهاي خود دچار مشكل ميشوند. خلاقيت در بعضي بيماران نيمه-شيدا افزايش پيدا ميكند. بسياري از بيماران علائم Hyper***uality را نشان ميدهد. دوره نيمه-شيدايي ويژگي اختلال دوقطبي نوع دوم و اختلال خلق ادواري است اما ميتواند در اختلال روانگسيختگي عاطفي (Schizoaffective) نيز ظاهر شود. نيمه-شيدايي ويژگي اختلال دوقطبي نوع اول نيز هست و زماني رخ ميدهد كه خلق بيمار بين وضعيتهاي عادي و شيدايي نوسان ميكند.
افسردگي ميتواند قبل يا بعد از دوره شيدايي در اين بيماران ايجاد شود. درصد كمي از بيماران ممكن است در طول بيماري خود اصلاً افسردگي را تجربه نكنند.
دوره شيدايي Mania مشخصه تشخيص اختلال دوقطبي است. اين بيماري با توجه به شدت اين دوره طبقهبندي ميشود. بيماران مبتلا ممكن است ناگهان از اوج شادي و خوشحالي به اوج غم و اندوه فروروند و ارتباطي بين خُلق بيمار و آنچه واقعاً در زندگي بيمار رخ ميدهد وجود ندارد. دوره شيدايي ميتواند شدت مختلفي از شيدايي خفيف (نيمه-شيدايي) تا شيدايي كامل با علائم جنونآميز نظير توهم يا كاتاتونيا، داشته باشد. در اين دوره تمركز كاهش پيدا ميكند، نياز به خواب كم ميشود و بيمار توهم خودبزرگبيني پيدا ميكند. قضاوت بيمار ممكن است مختل شود و دست به ولخرجيهاي غيرمعمول يا رفتارهاي غيرطبيعي بزند.
برخي از علائم و نشانههاي اين بيماري شامل موارد زير ميشود[۱]
بيقراري، افزايش انرژي و ميزان فعاليت
خلق خيلي بالا واحساس نشاط شديد همراه با احساس خودبزرگبيني
تحريك پذيري مفرط
صحبت كردن بيوقفه، مسابقه افكار، پريدن از موضوعي به موضوع ديگر با سرعت خيلي زياد
عدم توانايي براي تمركز، حواسپرتي
كاهش نياز به خواب
اعتقادات غيرواقعي درمورد توانمنديها و قدرت فرد
قضاوت ضعيف
ولخرجي يا خساست
رفتار متفاوت از حالت معمول كه مدتي طولاني ادامه داشتهاست
افزايش تمايلات جنسي
نشان دادن حركات و تصميمهاي ضدونقيض از خود
سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الكل و داروهاي محرك
رفتارهاي اغواگرانه، مداخله جويانه، و پرخاشگرانه
اختلال دوقطبي (يا شيدايي - افسردگي) نوعي اختلال خلقي و بيماري رواني است. افراد مبتلا به اين بيماري دچار تغييرات شديد خلق ميشوند. اختلال دو قطبي به صورت معمول در آخر دوره نوجواني يا اوائل دوره بزرگسالي تظاهر پيدا ميكند. اين بيماري انواع مختلفي دارد كه مهمترين انواع آن اختلال دوقطبي نوع يك و اختلال دو قطبي نوع دو است. تفاوت اين دو اختلال در وجود دوره شيدايي است؛ در نوع يك اين حالت اتفاق ميافتد ولي در نوع دو فرم خفيفتري از آن كه نيمهشيدايي است، بروز ميكند. شروع بيماري معمولاً با دورهاي از افسردگي ميباشد و پس از يك يا چند دوره از افسردگي، دوره شيدايي بارز ميشود. در تعداد كمتري از بيماران شروع بيماري با دوره شيدايي يا نيمه-شيدايي است.
دورههاي شيدايي از چند روز تا چند ماه به طول ميانجامند و معمولاً شدت آنها باعث ميشود كه بيمار نيازمند درمان جدي به صورت بستري يا همراه با مراقبت زياد باشد. با فروكش كردن علايم، به خصوص در اوايل سير بيماري، معمولاً فرد به وضعيت قبل از بيماري خود برميگردد و به همين دليل بسياري از بيماران يا خانوادههاي آنان تصور ميكنند بيماري كاملاً ريشه كن شده و ديگر نيازي به ادامه درمان وجود ندارد؛ بنابراين درمان خود را قطع ميكنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بيماري را بسيار افزايش ميدهد و باعث ميشود كه بيماري در فاصله چند ماه عود كند.
تعداد صفحات : 0