اختلال دوقطبي (يا شيدايي - افسردگي) نوعي اختلال خلقي و بيماري رواني است. افراد مبتلا به اين بيماري دچار تغييرات شديد خلق ميشوند. اختلال دو قطبي به صورت معمول در آخر دوره نوجواني يا اوائل دوره بزرگسالي تظاهر پيدا ميكند. اين بيماري انواع مختلفي دارد كه مهمترين انواع آن اختلال دوقطبي نوع يك و اختلال دو قطبي نوع دو است. تفاوت اين دو اختلال در وجود دوره شيدايي است؛ در نوع يك اين حالت اتفاق ميافتد ولي در نوع دو فرم خفيفتري از آن كه نيمهشيدايي است، بروز ميكند. شروع بيماري معمولاً با دورهاي از افسردگي ميباشد و پس از يك يا چند دوره از افسردگي، دوره شيدايي بارز ميشود. در تعداد كمتري از بيماران شروع بيماري با دوره شيدايي يا نيمه-شيدايي است.
دورههاي شيدايي از چند روز تا چند ماه به طول ميانجامند و معمولاً شدت آنها باعث ميشود كه بيمار نيازمند درمان جدي به صورت بستري يا همراه با مراقبت زياد باشد. با فروكش كردن علايم، به خصوص در اوايل سير بيماري، معمولاً فرد به وضعيت قبل از بيماري خود برميگردد و به همين دليل بسياري از بيماران يا خانوادههاي آنان تصور ميكنند بيماري كاملاً ريشه كن شده و ديگر نيازي به ادامه درمان وجود ندارد؛ بنابراين درمان خود را قطع ميكنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بيماري را بسيار افزايش ميدهد و باعث ميشود كه بيماري در فاصله چند ماه عود كند.
اختلال دوقطبي (يا شيدايي - افسردگي) نوعي اختلال خلقي و بيماري رواني است. افراد مبتلا به اين بيماري دچار تغييرات شديد خلق ميشوند. اختلال دو قطبي به صورت معمول در آخر دوره نوجواني يا اوائل دوره بزرگسالي تظاهر پيدا ميكند. اين بيماري انواع مختلفي دارد كه مهمترين انواع آن اختلال دوقطبي نوع يك و اختلال دو قطبي نوع دو است. تفاوت اين دو اختلال در وجود دوره شيدايي است؛ در نوع يك اين حالت اتفاق ميافتد ولي در نوع دو فرم خفيفتري از آن كه نيمهشيدايي است، بروز ميكند. شروع بيماري معمولاً با دورهاي از افسردگي ميباشد و پس از يك يا چند دوره از افسردگي، دوره شيدايي بارز ميشود. در تعداد كمتري از بيماران شروع بيماري با دوره شيدايي يا نيمه-شيدايي است.
دورههاي شيدايي از چند روز تا چند ماه به طول ميانجامند و معمولاً شدت آنها باعث ميشود كه بيمار نيازمند درمان جدي به صورت بستري يا همراه با مراقبت زياد باشد. با فروكش كردن علايم، به خصوص در اوايل سير بيماري، معمولاً فرد به وضعيت قبل از بيماري خود برميگردد و به همين دليل بسياري از بيماران يا خانوادههاي آنان تصور ميكنند بيماري كاملاً ريشه كن شده و ديگر نيازي به ادامه درمان وجود ندارد؛ بنابراين درمان خود را قطع ميكنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بيماري را بسيار افزايش ميدهد و باعث ميشود كه بيماري در فاصله چند ماه عود كند.